هنر معرق کاری در قرن ششم هجری در دوره سلجوقی متداول شد و در قرن هشتم هجری در دوره صفویه به اوج شکوفایی خود رسید.
معرق روی چوب شباهت بسیاری با معرق کاشی دارد. وجه تشابه این دو رشته در شیوه کار میباشد که در هر دو مورد ، نقش ها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
هنر معرق چوب در آغاز برای تزیین سطح میز، بوفه و در بکار برده میشد و تنها نقشهای اسلیمی با ۵ رنگ چوب آبنوس، فوفل، گلابی، سنجد، توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع از خاتم هم استفاده میشد.
در آن زمان شیوه ی معرق کاری در مقایسه با امروز متفاوت بود بدین صورت که ابتدا طرح مشخص شده را روی چوب پیاده می کردند و بعد به وسیله کارد مخصوص (مغار) محل قرار گرفتم نقشها را روی شی مورد نظر مطابق طرح می کندند، سپس نقش ها را از چوب های رنگی که به وسیله اره دوربری می کردند در محل مقرر قرار می دادند.
نخستین تابلوی موجود در رابطه با اشباع نقش های کنده شده به وسیله ی چوب های رنگی، تابلویی است با طرح دو سوار کار که در سال ۱۳۱۳ توسط احمد رعنا ساخته شد و تابلویی دیگر اثر عباس شهمیرزادی با نقش یک زن که مربوط به سال ۱۳۱۴ می باشد.
تا سال ۱۳۳۴ اجرای معرق با همان ۵ رنگ محدود انجام می شد تا اینکه محمد طاهر امامی در پی تنوع رنگ بیشتری در معرق و بکارگیری مواد شیمیایی رنگی به جای چوب زمینه شد و به عنوان نمونه روی یک راکت تنیس میز ، بصورت معرق نقشهایی با استفاده از مواد یافته شده بوجود آمد و بدین ترتیب در پی شناسایی گوناگونی رنگ، انواع چوبهای صنعتی شناخته شد.
تابلوی مرغ و آشیانه در سال ۱۳۴۲ توسط محمد طاهر امامی ساخته شد که مرغ آن کاملا برجسته و از جنس صدف بود که به معرق تمام برجسته معروف شد.
در سال ۱۳۰۹ هجری شمسی استاد حسین طاهر زاده بهزاد و گروهی از هنرمندان نام آور هنر های سنتی از سراسر کشور در تهران مدرسه صنایع مستظرفه را ایجاد کردند
سر انجام این اداره کل در سال ۱۳۴۶ به اداره کارهای هنری تغییر نام داد و در سال ۱۳۵۴۷ به عنوان یکی از واحد های دفتر پژوهش و آفرینش، ادامه کار داد. در سال ۱۳۶۲ با تاسیس رسمی اداره آموزش این اداره کل، فراگیری هنرهای سنتی برای عموم بصورت رایگان شروع به کار کرد.